موضوعاتي که به اندازه روابط مايه شادکامي ما ميشوند اندکاندــ در عينحال، موضوعاتي هم که به اندازه همين روابطموجب بدبختي و نااميديمان ميشوند محدود است.. اشتباه ما اينجاست که تصور ميکنيم با دانش چگونه عشقورزيدن به دنيا ميآييم و به همين دليل مديريت رابطه را مهارتي غريزي و آسان ميپنداريم. در اين کتاب موضوع با ديدي متفاوت بررسي ميشود: اينکه عشق ورزيدن مهارتي است آموختني، نه صرفا هيجاني تجربهکردني. براساس اين فرض، به شيوهاي ظريف با مسائل مهم روابطمان، از بحثوجدل گرفته تا رابطه جنسي و ارتباط مؤثر آشنا ميشويم و پي ميبريم که ديگر نبايد کاميابي در عشق را منوط به شانس و اقبال بدانيم.