شوپنهاور در این اثر، ضمن اشارهی دقیق به تجربه های شخصی خود در زمینه های گوناگون، کتاب را با ضمیر اول شخص مفرد می نویسد و می کوشد در روند شکل گیری آن، به گونه ای خودشناسی ویژه برسد. فیلسوف شهیر آلمانی با رک گویی همیشگی و به دور از پرده پوشی، بیشتر جاها از تجربه های خود و تحلیلش از وقایع و افکار می نویسد، و هر جا در می یابد همان معنا در آثار دیگران بیشتر به باریک بینی و ایجاز بیان شده، دقیقا خود ان نقل قول را به زبان اصلی می آورد.
هنگام خواندن دقیق این کتاب، در می یابیم که به احتمال زیاد، نیچه – که شوپنهاور را استاد معنوی خود می دانست و خود در جای جای آثارش به این مسئله اشاره کرده – فكر نگارش کتاب «اینک آن انسان» را از این روزنگاشت خصوصی و پنهان شوپنهاور گرفته. زیرا چه شوپنهاور و چه نیچه، هر دو، در این دو اثر، ما را با خلق و خو و زندگی خصوصی خود و با آثارشان آشنا می کنند.