مطالعات آسيبشناختي نشان دادهاند كه اشتراكات بسياري در سببشناسي و سازوكارهاي نهفته در ميان بسياري از طبقات تشخيصي اختلالات روانشناختي وجود دارد. واقعيت آن است كه بيشتر افراد تشخيص داده شده با يك اختلال يا مشكل، معمولا مشكلات و يا اختلالاتي ديگر از همان طبقه تشخيصي را نيز دارند و اين مسئله در ميان اختلالات هيجاني بيشتر مورد توجه قرار گرفته است.