از حدود سال 1992،مناقشۀ علمی و حقوقی بی امانی حول این اتهام پدید آمده که روان کاوها گاهی خاطرات غلطی درباره ی ذهن بیمار می پرورانند.برخی فروید را مقصر دانسته و میگویند که او 100 سال پیش بذر «سندروم حافظهی کاذب»را پاشیده است.آیا فروید پدر بدی بود که ایده های غلطاندازی را به جامعه القا کرد که یک قرن بعد هیولایی آفرید؟ یا آیا نابغه ای حیرت انگیز بود که درک موشکافانه اش از ذهن و حافظه از زمان او بسیار جلوتر بود؟فروید که بیشتر به تازیانهی نقد گرفته شده و ندرتاً به درستی خوانده شده همچنان با مسائلی در پیوند است که فکر و ذهن روانشناسی و جامعه امروز را به خود مشغول داشته است.