در قلمرو تحول اجتماعی و هیجانی، نظریه دلبستگی از چارچوب مفهومی محکمی برخوردار است. در پژوهش های رو به رشد بالینی در خصوص روابط والد- کودک، به ویژه روابط مخرب و بدرفتاری والدین، نظریه دلبستگی نقش مهمی ایفا می کند.
نظريه دلبستگی در حوزه جذاب پژوهش های مرتبط با روابط عاطفی میان نوجوانان و جوانان از جمله مطالعه روابط رمانتیک، دونفری یا زناشویی – از پرنفوذترین رویکردهای جاری به شمار می آید. در میان پژوهشگران علاقه مند به موضوع سوگ، کارهای بالبی هنوز به عنوان یک منبع هدایتگر و الهام بخش محسوب میشود. به علاوه، نظریه دلبستگی یکی از نمونه های قوی و منسجم نظریه پردازی در روان شناسی است. این نظریه بسان الگویی است که دانشمندان از طریق آن می توانند بین مفاهیم نظری و پژوهشهای تجربی ارتباطی دوسویه و روشن برقرار سازند.