مشکلات مالی همیشه وجود دارد و برای رفع آن باید مستقیما دست به کار شویم؛ برای مثال، نمی دانم چه طور می توانم صورت حساب بیمهی اتومبیلم را پرداخت کنم. هرگز بدهی کارت اعتباری ام را نقد پرداخت نکرده ام و همیشه بار سنگین آن را روی شانه هایم احساس می کنم واقعا دلم میخواست پسر چهارده ساله ام را به مدرسه ی خصوصی بفرستم، زیرا او آنجا می تواند موفق شود، اما نمی توانم چنین امکانی را برای او فراهم کنم. مشکلات مالی از این دست را فقط به دو روش می توان رفع کرد. یا باید کاری کنید که بتوانید پول بیش تری پس انداز کنید، مثلا با توجه به مقدار بدهی تان، درآمدتان را افزایش دهید یا مخارج تان را کمتر کنید؛ یا بدون این که کار خاصی انجام دهید، به این وضع ادامه دهید.
برعکس، نگرانی ها، در مقایسه با بقیه ی مسائل دنیا، حرف های نگران کننده تری برای گفتن دارند. نگرانی ها نه تنها به وضعیت حساب بانکی تان، بلکه به افکاری که از ذهن تان می گذرد، نیز مربوط می شود. دامنه ی این نگرانی ها وسیع است و شامل اتفاق های گذشته و آینده می شود؛ برای مثال، من نگران هستم که پانزده سال پیش تصمیم مالی بدی گرفته باشم. نگران هستم که وقتی فرزندانم بزرگ می شوند، به قدر کافی پول نداشته باشند. نگرانی نه تنها با افکار و احساسات، بلکه با آنچه اکنون اتفاق افتاده است نیز ارتباط دارد. بنابراین، روش رفع نگرانی های مالی کاملا با مشکلات مالی است. ما برای رفع نگرانی های مان باید به الگوی تفکر (ایدئولوژی) و ارزش هایمان (فرهنگ) توجه کنیم.
به بیانی دیگر، فرهنگ ما به گونه ای است که به مشکلات مالی کمتر از نگرانی های مالی میاندیشیم. دلیلش این است که در زندگی ما، پول، معضلی عمیق و فراگیر است. هر کسی در طول زندگی اش، با پول در ارتباط است: این پول است که به هویت هر فرد رنگ می بخشد، رفتار او را با دیگران شکل می دهد و باعث ارتباط میان نسل ها می شود؛ پول عرصه ای است که در آن حرص و بخشندگی نقش مهمی ایفا می کند و عقل و درایت کاملا روی آن تأثیر دارد. آزادی، آرزو، قدرت، مقام، شغل، دارایی و تمام مسائل مهمی که در زندگی نقش دارند، با پول به تحقق می رسند.