“اشپربر” در این کتاب، که متنی بسیار روان و جذاب دارد، با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار خودکامگان و دیکتاتورها، نشان میدهد که دیکتاتورها بهخودیخود خودکامه و جبار نمیشوند، بلکه آنها محصول رفتار تودههایی هستند که خلقوخوی جباریت، بخشی از وجود آنهاست.
او با تحلیل جنبه ذهنی قدرت در مردمی که مسحور جذبه قدرت دیگری شدهاند، نشان میدهد برای آنکه خودکامگی و دیکتاتوری برای همیشه از جامعهای رخت بربندد باید روحیه خودکامگی تودهها از بین برود. «خودکامگی، فقط شامل شخص جبار، یا او به علاوه همدستانش نیست؛ بلکه شامل زیردستان و رعایا، یعنی قربانیان او نیز میشود، همانهایی که او را به آنجا رساندهاند.» “اشپربر” که روانشناسی آلمانی است این کتاب را در سن ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی، پیش از آن که هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته است.
او حتی در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیشبینی کردهاست که کسی مثل هیتلر، سرانجام خودکشی خواهد کرد.