پدر روانکاوی زیگموند فروید (۱۸۵۶ – ۱۹۳۹) از معدود فرزانگان و دانشوران نواندیش و نوآور و تحلیل گران بزرگ و کم نظیر سده بیستم به شمار می آید. او در زمینه های بس متنوع و گوناگون، از حوزه روان پزشکی، روانشناسی بالینی و علوم تربیتی گرفته تا عرصه ادبیات و هنر، زبان شناسی،جامعه شناسی، مردم شناسی، اسطوره شناسی،دین پژوهی، فلسفه و غیره، تأثیری بسیار ژرف و تحول برانگیز داشته است.. تأثیرگذاری انقلابی فروید در این زمینه های گوناگون هم گویای توان و استعداد بسیار چشمگیر روانکاوی کاربردی اوست، و هم وامدار مطالعات سنجشی روشمند و دقیقی است که نخستین بار به همت خود وی صورت گرفته است. با آغاز سده بیست و یکم همچنان شاهد حضور مؤثر مفاهیم و داده ها و رهنمودهای روانکاوی فروید در زمینه های یادشده هستیم. در دفتر حاضر خواننده فارسی زبان هم به چگونگی کاربرد نظریه روانکاوی و شماری از مفاهیم پایه ای آن در بررسی آثار ادبی و هنری و دست آوردهای این کاربرد پی می برد، و هم به ویژه فرصت و امکان آشنا شدن با چهره دیگری از فروید روانکاو و فرزانه و دانشور را به دست می آورد. منظور آن چهره ادیب و ناقد، هنرپژوه و هنرمندشناسی است که تا کنون بر بسیاری از فارسی زبانان (و گاه بر برخی باخترزمینیان نیز) پوشيده مانده است.