برف در تابستان روایتی از نظاره گری خود و زندگی یک انسان است.اندیشه های انسانی پر از درد، امید، رنج، تنهایی و – شادکامی است که در اثر پرورش بهوشیاری و تمرین نظاره گری خود و زندگی، درکی بس ساده و تعمیق یافته است، اندیشه های این کتاب، محصول بهوشیاری وی در فرهنگی متفاوت از ما است، اما درکی انسانی و خواندنی دارد. واگویی خردی است که با هوشیاری هر انسانی در زمان و مکانی متفاوت، قرابت دارد. گزیده گویی های موضوع محور است و گاه چنان ساده می نمایند که ارزش برخی از آنها را تنها ذهنی می یابد که بهوش است و از رویدادهای ساده ی زندگی بر اثر پیچیدگیهای غامض واکنش های ذهنی به سادگی گذر نمی کند.ذهنی که ساده را با سطحی اشتباه نمی کند و به جای پرورش اندیشه، در تکاپوی تیز کردن و تداوم بخشی نظاره گری و بهوشیاری است.از این رو نیازی به مطالعه ی کتاب از آغاز تا انتها نیست؛ زیرا زنجیره ای از اندیشه های مستدل و مستند در آن یافت نمی شود. می شود هر صفحه آن را باز کرد و خواند و سادگی، عمق، و خردمندی تأملات انسانی
با مسائل انسانی را در سایه ی حفظ و تداوم بهوشیاری اش مشاهده کرد.