یونگ پس از سالها پژوهش تجربی طاقت فرسا به این نتیجه رسید که دین غریزه ای بشری است و به همان اندازه واقعی است که غریزه خویشتن پایی (صیانت نفس) و میل جنسی، و مهم ترین عامل اثرگذار بر رفتار و کردار انسان است. بنابرین جدا از جزئیات فرعی و جانبی، کوشیده ایم نخست توضیح و توصیفی ترکیبی از آراء یونگ در باب دین ارائه دهیم و پیش فرضهای روانشناختی آنها را برشمریم و لذا با مفاهیم نا آگاه جمعی و فردانیت کارمان را آغاز کرده ایم.
بدون شناختی روشن از ناآگاه جمعی و فردانیت، اندیشه های يونگ در باب دین را نمی توان به راحتی فهم کرد. زیرا ناآگاه جمعی منشأ و منبع عوامل دینی و وحی و مکاشفه است و فردانیت به منزله فرایند بشری رشد از نزدیک با رشد و ادغام پاره ای سرنمون ها، به ویژه سرنمون خویشتن که یونگ آن را با مسیح یکی می داند، ارتباط دارد.
سپس تحلیلی انتقادی از آرای بحث انگیز یونگ در باب دین ارائه داده ایم و از جمله به مفاهیم تثلیث ، مسیح روح القدس، اسطوره و خدا پرداخته ایم که این آخری را در مقام یک تربیع که ماهیتا حامل شر است، به عنوان عاملی به همان اهمیت خیر دیده ایم. ما همچنین پیامدهای دین و اخلاق در بیماری روان نژندی و درمان آن را نیز مورد بررسی قرار داده ایم؛ و سرانجام کار خود را با رساله ای درباره نیچه به اتمام رسانده ایم. برداشت نیچه از «مرگ خدا» را ما در روانشناسی شخصیت نیچه می جوییم و از آن طریق توضیح می دهیم و برداشت کنونی از مرگ خدا را به- عنوان پدیده ای اجتماعی – در شباهت نا آگاه نیچه با ناآگاه انسان معاصر میبینیم.