حقیقت این است که هیچ چیز 《دائمی》نیست و دیر یا زود اشخاص و دیگر داراییهای ارزشمندمان را از دست میدهیم و غم دائمیشان برای ما میماند. سست شدن پس از همچین وقایعی طبیعی است اما میتوانیم از یک 《آسیبدیده》صرف رها شویم و مجددا عنان زندگی را به دست بگیریم. روزهای خوب گذشته دیگر باز نمیگردد اما میتوانیم روزهای خوب جدیدی بسازیم. مهربانی با خود، لحظات پر از غم را محو نمیکند اما به ثبات شخصیتمان و خودیاریمان کمک میکند تا خودمان و دیگران را دوست داشتهباشیم و آنها را نیز آگاه کنیم.
در بخشی از کتاب میخوانیم: هر چه شکاف عاطفی واقعیت بزرگتر باشد، طوفان عاطفی که برپا میکند شدیدتر خواهدبود. زمانی که اسیر همچین طوفانی میشویم، دچار درماندگی میشویم و هر کاری میکنیم تا از غرق شدن نجات پیدا کنیم.