کتابی که پیش رو دارید مصاحبه ی ژولیا کریستوا، روانکاو، زبان شناس و رمان نویس مشهور بلغارستانی فرانسوی است با ساموئل دوک، که خود روان شناس فرانسوی شناخته شده ای است. با خواندن خودم را می سفرم، همسفر کریستوایی می شویم که خاطرات زندگی اش با ارجاع به انسان ها، مفاهیم، نظریه ها و کتاب هایی که بر او تأثیر گذاشته اند و یا خود آن ها را مطرح کرده و نوشته است، نقطه گذاری می شوند. کودکی کریستوا به کودکی تنها فرزندش گره می خورد و روایت هایش از رولان بارت و ژاک لکان و سفر به چین ما را در فضای یکی از جذاب ترین دوران های روشنفکری در فرانسه قرار می دهد. در طول صفحات کتاب به خوبی روشن می شود که تصادفی نیست اگر امروز ژولیا کریستوا، یکی از شاخص ترین چهره های متفکران منتقد در جهان است. خواندن این کتاب تجربه ای واقعی در حیطه ی «اصل لذت» است که ما را با زیر و بم زندگی خصوصی و حرفه ای این چهره ی درخشان آشنا می کند و گویی شاه کلید ورود به دیوان/ ذهن این روانکاو شناخته شده، را در اختیار ما می گذارد؛ وضعیتی که بدون تردید، اشارتی دارد به آرزوی دیرینه ی نظر افکندن به آن «صحنه ی آغازین».