پیتر فوناگی روان کاو مدرن

دسته بندی :زندگی نامه 24 دی 1399 دید درون 967

پیتر فوناگی تحلیل گر مدرس و ناظر انجمن روان کاوی بریتانیا ، استاد روان کاوی معاصر و علوم تحولی،رئیس دپارتمان تحقیقات بالینی،آموزش و سلامت روان شناسی در کالج دانشگاه لندن و مدیرعامل مرکز ملی کودکان و خانواده‌ آنا فروید است. او از سال ۲۰۱۳ مشاوره بالینی ملی بخش سلامت در بهبود دسترسی کودکان و نوجوانان و برنامه‌ درمانی های روانشناختی است.

بعد از فارغ التحصیلی در رشته روان شناسی ،فوناگی در دوره دکتری رشته علوم اعصاب تحصیل کرد . بعد تر در کالج دانشگاه لندن سمت استادی آسیب شناسی روانی را در دست گرفت. و به عنوان روانشناس بالینی نیز آموزش دید. او سپس برای آموزش در انستیتو روان کاوی درخواست داد،و در سال ۱۹۸۰  آموزش تحلیلی را آغاز کرد.پس از احراز صلاحیت به عنوان تحلیل گر، فوناگی آموزش های روان کاوی کودک را نیز در مرکز آنا فروید (همانطور که در آن زمان گفته می‌شد)کامل کرد. هنگامی که در سال ۱۹۹۲سمت استادی یاد بود فروید درکالج دانشگاه لندن را بدست آورد ،تجارب و آموزش وسیع فوناگی او را به جستجوی رویکردی میان رشته ای سوق داد که از آن زمان تاکنون تحقیقات و کارهای بالینی او را شکل داده است.

در دهه ۱۹۸۰، برای  درمان کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت شکننده .نوعی از دیابت وابسته به انسولین که در آن فرد مبتلا نمی تواند سطح قند خون را تنظیم کند، یک بیماری خطرناک و درمان آن بسیار دشوار است  فوناگی به همراه جورج کوران روان درمانگر کودک روی آن کار می کرد .موران و فوناگی با هم همکاری کردند تا یک روش درمانی جدید ایجاد کنند ،که محور صحبت با بیماران در مورد زندگی درونی و دنیای عاطفی آنها بود

موران و فوناگی برای دست یابی به روش درمانی جدید با یکدیگر همکاری داشت اند،که متمرکز بر گفتگو با بیماران درباره زندگی درونی و دنیای هیجانی بود. آنها متوجه شدند با استفاده از این روش می توانند به کودکان در جهت ایجاد ظرفیت بیشتر تفکر و تنظیم احساسات کمک کنند. این به نوبه خود منجر به اداره بهتر بیماریشان شد و پیشرفت جسمی و ذهنی قابل توجهی ایجاد کرد

در همین زمان فوناگی شروع به کار با بیمارانی کرد که از اختلال شخصیت مرزی شدید(BPD) رنج می بردند, و به سرعت متوجه شدکه رویکرد تحلیلی کلاسیک در درمان مرزی ها موثر نیست. در همین حال علاقه عمیق به کار ملانی کلاین و دونالد وینی کات، مکتب روابط موضوعی، و نظریه دلبستگی، تغییری در چارچوب نظری وی به وجود آورد،و به او کمک کرد تا روش فکری جدیدی در مورد بیماران مرزی پرورش دهد. این دگرگونی منجر به نظریه ذهنی سازی و همکاری با آنتونی بیتمن روان کاو و روانپزشک شد. روش درمانی جدید: درمان مبتنی بر ذهنی سازی (MBT) بود.

ذهنی سازی امروزه به طور گسترده ای در بیماران با اختلالات شخصیت مرزی استفاده می‌شود و فوناگی و بیتمن همچنان در حال توسعه این مدل در درمان بیماران با سایر اختلالات،از جمله: اختلال شخصیت ضد اجتماعی، مشکلات سوء مصرف مواد و اختلالات خوردن و حمایت از مداخلات برای مادران در معرض خطر هستند.از نظر فوناگی این گروه‌ها، در حالی که از بعضی جهات در حال تجربه مشکلات متفاوتی هستند، اما همه در نقص ظرفیت درک مناسب ذهن خود و روابطشان با دنیای اجتماعی مشخص می شوند.

اگرچه افکار وسیعی از روان کاوان الهام بخش فوناگی بود، اما به طور خاص توسط سندلرها مورد حمایت قرار گرفت . جوزف سندلر در دانشگاه  کالج دانشگاه لندن راهنمای او بود. کسی که فوناگی از او بسیار آموخت در همان زمان آنه ماری سندلر سوپروایزر او در طول هر دو آموزش روان کاوی کودک و روان شناسی بالینی بود. سندلرها تاثیر ماندگاری بر رویکرد او به کار نظری و بالینی داشتند و همچنین از او به صورت شخصی و حرفه‌ای در مراحل اولیه کارش حمایت کردند. یکی دیگر از بنیان های مهم نظری کار او نظریه دلبستگی بود، که او در آن ترکیبی از دقت تجربی و بینش عمیق به اختلالات و پیشرفت‌های روانشناختی یافته است.این ترکیب، به نوبه خود،مشخصه ی کارهای فوناگی است که به صورت اکتشافی،نوآورانه و در عین حال توسط پژوهش‌ها و شواهد تجربی مستحکم مورد تایید قرار گرفته است. در این راستا او  به خود می بالد که در مسیر آنا فروید و دورتی برلینگهام است ،کسانی که پایه گذار رویکرد آسیب شناسی روانی تحولی اند که او در طول حرفه خود اط آن استفاده کرده است. وی همچنین به تعهد مشترک متخصصان بالینی در نظام مند ساختن ایده های روان کاوی و استحکام پایه های مفهومی و تجربی ادامه داده است. 

از دیگر تاثیرات عمده بر کار فوناگی نظریه کلاین است،توصیفی ارزشمند از ظرفیت ذهن برای تفکر در مورد دنیا، و اینکه چه مقدار این ظرفیت در برابر نیاز هیجانی آسیب پذیر است. مدل کلاین _بیون از ذهن نشان می‌دهد که روابط میان عناصر مکانیکی و بازنمایی ذهنی به مراتب نفوذپذیر یا روان تر از چیزی است که ما مایلیم باور کنیم . مثلا در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی،این طرز کار یا مکانیسم ذهن حتی آسیب پذیرتر نیز هست.به عنوان مثال افرادی که در کودکی به شدت مورد بدرفتاری قرار گرفته اند،با ظرفیت آسیب‌دیده در تفکر به بزرگسالی می رسند. در نتیجه یک مقاومت شدید در تفکر در مورد ذهن دیگران دارند. این مقاومت خود، یک واکنش دفاعی به تجربه‌ای بسیار نگران کننده از خصومت و خشونت در افکار و احساسات دیگران است. آنچه در اصل از ذهن در برابر تخریب غیرقابل تحمل محافظت می کند ظرفیت دیدن خود و سایر افراد به طور منسجم و واضح است. همانطور که این مکانیسم دفاعی در سازمان روانی فرد تعبیه شده است مانع از رشد هیجانی می‌شود، به روابط آسیب می‌زند،تولید فکر را مسدود می‌کند. در درمان این گونه اختلالات فوناگی کار خود در راستای کمک به بیماران در جهت خلق مجدد ظرفیت هیجانی شان می بیند که از طریق فکر کردن در کنار آنها و حمایت از ساخت مجدد ذهن تا توانمندی بیشتر پذیرش و ارتباط با دیگران می باشد؛ شکلی از کمک تحولی ،همانگونه که آنا فروید تصور می کرد.

فوناگی معتقد است که روان کاوی می تواند به طور گسترده در قادر ساختن افراد به تفکر و احساس کردن مفید باشد که غیر از آن ممکن نیست. به بیان دیگر، درگسترش ظرفیت ذهنی سازی. از نظر معرفت‌شناختی ،او در تلاش برای حفظ روان کاوی در هماهنگی با سایر رشته‌هایی است که ذهن انسان را بررسی می‌کنند و سعی در تلفیق تجربیات انسان به یک حالت فهم واحد از آنها ست.از همه مهمتر او معتقد است که روان کاوی باید در گفتگو با چیزی که ما از ذهن از طریق سایر رشته ها مانند علوم اعصاب، جامعه شناسی و انسان شناسی می‌دانیم، باقی بماند.از نظر او روان کاوی در حال حاضر بهترین روانشناسی ای است که ما در اختیار داریم.

نوشته

النور سواربریج برتون

ترجمه مجموعه دیددرون

مطالب مرتبطی که شاید برای شما جذاب باشد:

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه:
0