دو راهب بودایی

دسته بندی :یاددداشت ها 26 اسفند 1400 دید درون 632

دو راهب بودایی در حال پیاده روی بودند.


وقتی به جریان تند آب رودخانه رسیدند با دختری مواجه شدند که برای عبور از عرض رودخانه منتظر و امیدوار رسیدن کمک بود.

راهب اولی بدون درنگ دختر را بلند و” از رودخانه عبور کرد. راهب دوم نیز از #رودخانه گذشت و به اولی پیوست. آنها به پیاده روی خود ادامه دادند. بعد از دو ساعت، راهب دوم که دیگر نمی توانست #تحمل کند گفت: «تو میدانی که ما راهبان بودایی اجازه نداریم به زنان دست بزنیم؛ چرا چنین کاری کردی؟»

راهب اول پاسخ داد : «دوست عزیز آن دختر را بگذار پایین من دوساعت پیش او را پایین گذاشتم.»”

آغاز بی پایان (هنر مفهومی) به کوشش و ترجمه ی علیرضا امیر حاجبی

مطالب مرتبطی که شاید برای شما جذاب باشد:

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه:
0